مراسم عید نوروز در دزج شاهرود
نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته می شود پیام آور نوشدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و باززایی طبیعت و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع حیات اجتماعی دوباره در جامعه و کار دسته جمعی در بیرون از خانه و در مزرعه و باغ و بوستان است. دگرگونی طبیعت در گردش سال و نقش آن در زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم واکنش هایی نمادین در فرهنگ رفتاری مردم پدید آورده، که در مجموعه ای از آئین ها و آداب و رسوم به هنگام نوروز نمایان می شوند.
خانه تکانی:
خانه تکانی و زدودن آلودگی ها و پلشتی ها از فضای خانه و کاشانه در آخر سال کهنه، مظهر و نمادی از پاکیزگی و مهیا نمودن فضای خانه برای شادابی و دور کردن سیاهی و مرگ و کهنگی است. بنای خانه تکانی نوروزی (نو ساختن و پاکیزه گرداندن) است. خانه تکانی یعنی مفهومی عمیق و فراتر از نظافت معمولی خانه و محیط زندگی. خانه تکانی ابتدا در هم ریختگی سپس نظم و نظافت است.
کدبانوی خانه معمولا ده روز مانده به آخر سال، مبادرت به نظافت و شستشوی دیوار خانه، اسباب و اثاثیه، پاکیزه و نو کردن جامه و ظروف و اشیای کهنه و تمیز کردن دیوارهای دود گرفته می کند. زدودن آلودگی و سیاهی ها و بیرون افکندن پلشتی ها از فضای خانه از رسم های کهن ایرانیان در روز های پایانی سال است.
زنان روستاها، قالی و قالیچه و گلیم را در آب رودخانه و چشمه ها می شویند. پرده ها، روتشکی، روبالشتی و رو طاقچه ای را عوض می کنند. در برخی از نقاط کوهستانی شهرستان شاهرود مانند شهر تاریخی مجن زنان دیوار اتاق ها و خانه را با گل مخصوص نقاشی می کنند. گل و گیاه در باغچه خانه می کارند و آنچه برای خانه نیاز باشد می خرند.
اهالی دزج شاهرود به خانه تکانی در اصطلاح خانه درریزی گفته و بر این عقیده اند که اگر تار عنکبوت (کارتونو) در گوشه های دیوار و سقف خانه مشاهده شود باید آن را زدود چون که بد یمن است و برای اهل خانه فقر به دنبال دارد. در گذشته چند روز مانده به نوروز اهالی کرسی را جمع می کردند و بر این عقیده بودند که در سال جدید نباید سیاهی (زغال) در اتاق باشد.
کاشت سبزه:
کاشتن دانه، غلات وحبوب در چند روز پیش از آمدن نوروز و نگریستن به رویش دانه ها ار آئین های کهن ایرانیان بوده است. سنت رویاندن سبزه در حال حاضر همچون گذشته در میان مردم وجود دارد و هر خانواده ده روز مانده به نوروز حبوباتی چون گندم، جو، عدس، ماش، نخود و سیر را درون بشقاب ها ریخته و سبز می کنند. برخی ها نیز تخم شاهی را بر روی کوزه های سفالی جهت سبز کردن می مالند. همچنین بعضی ها عقیده دارند که به تعداد افراد خانواده مشتی حبوب باید سبز کنند.
اهالی دزج شاهرود هر یک از دانه های کاشته شده گندم و جو را در گردش سال مظهری از رشد خوب آن دانه در سال نو زراعی می پندارند. از این رو با کاشتن دانه ها و رویاندن و سبز کردن آنها آغاز دوباره کار کشت و زرع بر روی زمین و پروراندن دانه و گیاه را در سال نو تقدیس کرده و هم به دانه های کاشته برای زراعت تفال می زنند.
خانواده ها سبزه ها را تا سیزده نوروز سبز و شاداب نگاه داشته و در روز سیزده، سبزه ها را از خانه بیرون برده و به دشت وصحرا و یا رودخانه می اندازند.
یاد آور ی مردگان:
بزرگداشت و یاد آوری مردگان در آخرین روزهای پایانی سال بویژه در آخرین شب جمعه سال کهنه، از جمله آدابی است که در دزج شاهرود برگزار می گردد. دو روز مانده به اتمام سال کهنه را اهالی به نام علفه یا عرفه زنده ها و علفه یا عرفه مرده ها می دانند. در عرفه زنده ها زنان به نظافت و پاکیزگی منزل پرداخته و برای یکایک اعضای خانواده هدایایی تهیه کرده ودر این روز مبادرت به پخت آشی می نمایند. در عرفه مرده ها که آخرین روز از سال کهنه است زنان برای خیرات اموات خود طعامی چون حلوا و نان روغنی می پزند.
در دزج این روز را روز مردگان می پندارند و باور دارند که مردگان در این روز آزادند و از آسمان به زمین فرود می آیند تا آن روز را نزد اقوام خود باشند. بنابراین پندار مردم روز عرفه را به یاد آوری مردگان اختصاص داده اند و با تن تطهیر شده و جامه نو یا پاک به گورستان ها و بر سر گور در گذشتگان خود می روند. چراغ و شمع می افروزند و زیارت اهل قبور می خوانند. غروب همان روز برخی از اهالی روستاهایی چون منطقه خوارتوران و طرود بر اساس باوری بر روی بام خانه ها فانوس می گذارند. چراغ خانه را زودتر از معمول روشن می کنند و تا سپیده دم روز اول سال نو روشن نگه می دارند.
خرید لوازم و وسایل نوروزی:
چند روز مانده به نوروز هر خانواده با توجه به وسع مالی خود وسایل و لوازم نو و جدیدی برای اهل خانه خریداری می کنند. این وسایل شامل پوشاک و لوازم خانه می باشد. در سال نو هر خانواده ای سعی می کند تعدادی از وسایل قدیمی خانه که فرسوده شده را دور ریخته و وسیله ای جایگزین آن نماید. از جمله اساسی ترین و مهمترین وسایل شب عید، آجیل و مواد خوراکی است. نقل، آجیل، شیرینی، نان قندی، میوه، گوشت، سبزی، ماهی و غیره.
در گذشته بیشتر دیده می شد. پس از خانه تکانی و فارغ شدن از آن زنان نان روغنی، گولاچ، سمنو وقطاب می پزند.
گفتنی است که چند روز مانده به عید آن دسته از خانواده هایی که برای پسرشان نامزدی اختیار کرده اند هدایایی چون لباس، سمنو، طلا، پارچه، ماهی و ... موسوم به عیدانه می فرستند.
پخت سمنو:
از گذشته های دور تا به امروز این سنت دیرینه در بین مردم شاهرود و روستاها متداول می باشد. چند روز به سال نو زنان محل دور هم جمع شده و مبادرت به پخت سمنو می نمایند. بدین صورت که عصاره گندم را با مقداری آرد اضافه نموده و مدام هم می زنند تا ته نگیرد. در پایان کار سمنو را دم داده و اطراف دیگ را آب می پاشند. در کنار دیگ نماز خوانده و به ذکر دعا مشغول می شوند. بنابر باوری کهن معتقدند که اسامی مبارک ائمه بر روی سمنو می افتد./.
جشن سده(صد به غله)
ساکنان دزج با گذشت ایام سخت زمستان در دهمین روز بهمن که تنها پنجاه روز به نوروز مانده جشنی تحت عنوان «سده سوزان» برپا میکنند و با فراهم آوردن برخی بوتههای بیابان که آتش خوبی داشته باشد به هنگام غروب از روی آن پریده و این شعر را میخوانند:
«سده سده ی ما پنجاه به نوروز صدبزبه گله ی ما سده ی ما عمل داره
سده سده صد به غله میش و بزامون جمل(دوقولو) داره»
اهالی براین باورند که جشن سده مصادف با زمان جفتگیری گرگها است بنابراین با اجرای این مراسم گرگها سدگی شده و منطقه را ترک میکنند. جشن سده در حقیقت سرمای سخت چله های زمستان و فرارسیدن بهار را نوید میدهد.
مراسم شبگردی:
درگذشته بیست روز مانده به نوروز با تاریک شدن هوا چندین پسر جوان بهمراه تعدادی مردان میانسال جمع و در محلههای مختلف اشعاری را در وصف بهار و سال نو میخواندند، این افراد هدایایی را از صاحبخانه دریافت میکردند.
«صد سلام و سی علیک صاحبخانه سلامعلیک سلام از من بگیر علیک از جانب ملا بیگ»
«نوروز نوسارآمده گل در گلستان آمده مژده دهید به دوستان نوروز نوسارآمده»
هریک از نوجوانان به هنگام شب کیسهای به دست گرفته و در روستا به راه میافتند و کیسه خود را از طریق دودکش خانه با طناب به داخل اتاق میفرستند و با خواندن اشعاری از صاحبخانه تقاضای هدیه میکنند صاحبخانه درون کیسه پول، کشمش، نخود، جوراب و غیره میریزند.
«سلام و صد سلام/ صاحبخانه سلامعلیک/ اول بنام خدا را کریم مدعا را / همهسال و همه ماه و همه روز مبارک باشد شما را / عید نوروز حضرت نوح در کشتی نشست/ این دعا خواند و از طوفان گذشت»
چهارشنبهسوری
آخرین چهارشنبه سال جوانان به دشت و صحرا رفته و بوتههای خار و هیزم را جمعآوری میکنند به هنگام غروب بوتهها را در وسط حیاط خانه بر روی بام و یا معابر عمومی آتش زده و با گفتن عبارت( زردی من از تو سرخی تو از من) از روی آتش میپرند.
برخی از زنان به نیت رفع نحوست، شیشه یا کوزه سفالی حاوی آب را بر زمین زده و میشکنند دیگر اینکه چراغی را در گوشه حیاط خانه تا صبح روشن میگذارند جوانان در این شب به در خانهها رفته فالگوش ایستاده و یا فال میگیرند.
فالگوش ایستادن در شب چهارشنبهسوری
زنان بیوه و دختران در این شب پس از آتشافروزی بر در خانه یا سر گذر یا چهارسوقی رفته و به سخنان رهگذران گوش فرا میدهند اگر سخنان آنها دلنشین باشد آن را دلیل بر روا شدن حاجت خود دانسته، لکن اگر سخن تلخی بشنوند به معنی آن است که به مراد خود نمیرسند.
تحویل سال نو
به هنگام تحویل سال اعضای خانواده به دور هفتسین نشسته دعای تحویل سال و قرآن میخوانند، برخی از خانوادهها به هنگام تحویل سال نو به مساجد، امامزاده و یا قبور مطهر شهدا میروند لحظاتی قبل از سالتحویل مرسوم است که زنان بر روی اجاق خانه آش رشته به نیت گرفتن رشته کار و یا شیر به باور سلامتی و سفیدی میجوشانند.
در گذشته تحویل سال بهوسیله شلیک توپ اعلام میشد پس از تحویل سال اعضای خانواده با یکدیگر روبوسی کرده و تبریک میگفتند، پدر خانواده از لای قرآن دست لاف به سایرین میدهد فردی نیز بهعنوان شگون(خوشقدم) درحالیکه سینی حاوی آب، قرآن و سبزه را در دست دارد پس از تحویل سال وارد اتاق خانه میشود.
انتخاب این فرد که قدمش در باورهای اهالی تأثیر بسزایی دربرکت زندگی آنها دارد عمدتاً از طریق گرفتن استخاره صورت میگیرد او آب سال را بر روی اعضای خانواده پاشیده و به همگان تبریک عید میگوید مرسوم است که مبلغی پول و یا چیز دیگری هدیه میدهند شگون فردی از اعضای خانواده و یا فردی از بستگان است.
از دیگر آئینهای نوروزی میتوان به دیدوبازدید، عیدی دادن و بازیهای نوروزی سیزدهبدر اشاره کرد.
استفاده از ظروف قدیمی مساجد و تکایا در تهیه آن ازجمله ظروف چینی نقش دار و یا دیگها و تلم طاسهای مسی بر زیبایی معنوی هرچه بهتر این مراسم افزوده است.
سیزدهبدر
آخرین روز از تعطیلات نوروزی «سیزدهبدر» نام دارد، در این روز خانوادهها بهاتفاق بستگان خود به دامان طبیعت میروند دختران دم بخت در این روز بر چند سبزه به نیت گشایش بخت گره میزنند و برخی نیز چند سنگ به نیت برآورده شدن تا حاجات در آب میاندازند.
شکستن کوزه آب حاوی چند سکه، انداختن تعدادی برگ بید(هفت الی ۱۳برگ) در آب و انجام بازیهای محلی از دیگر آداب این روز است که اهالی در این روز سبزههای خود را به آب روان میاندازند و چنین میگویند:
«سیزدهبدر چهارده بیا غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا»
یکی از به یاد ماندنی ترین مراسم روز سیزده دزج برگزاری مسابقات مختلف و از همه مهمتر کشتی سنتی بوده است.
در مسیر جاده روستا به شهر و در فاصله حدود 500 متری محلی اختصاص داده شده بود که به آن روی میدان میگفتند.
میشود گفت همه اهالی از کوچک تا بزرگ و از زن و مرد در مراسم شرکت میکردند.
مسابقه کشتی با حضور ریش سفیدان و بزرگان روستا برگزار و داور مسابقات هم پهلوانان سالخورده روستا بودند.
معمولا کشتی بین همردیفان و هم سالان برگزار میشد. البته دیده میشد که بنا به درخواست افراد کشتی بین افراد مختلف هم برگزار میشد.
بعد از مسابقات کشتی مردم راهی میدان مرکزی روستا شده و در این میدان که قبلا تدارک پذیرایی از افراد دیده شده بود مراسم سرگرمی و متنوع و زیبایی را برگزار میکردند.
در قسمتی از مراسم نمایشنامه ای برگزار میشد که حاکی از جنگ بین ایران و روس را تداعی میکرد.
متن این نمایش آنچنان زیبا و غرور آفرین بود که مردم از خنده روده بر میشدند.
مجمع زنان دزج در روز سیزده بدر:
همانطور که گفته شد مردان و زنان در مراسم جشن روی میدان و میدان مرکزی شرکت میکردند.
اما زنان و دختران دزج هم در روز سیزده بدر مراسم زنانه خود را از صبح روز سیزده در محلی در کوچه کنار مسجد جامع که خانه ای متروکه بود برگزار میکردند.
دختران و زنان لباس های رنگارنگ خود را پوشیده و در جشن شرکت میکردند.
نظر به زنانه بودن مراسم دختران و زنان لباس های خود را کم کرده و شروع به بازی و سرگرمی و تفرج میپرداختند.
صدای همهمه و بازی و سرگرمی زنان تا مسافت زیادی به گوش میرسید.
این مراسم تا حدود ظهر ادامه داشته و سپس ایشان خود را آماده شرکت در مراسم عمومی روستا میکرده اند.