گفته ها و نوشته ها

زندگی نوعی مشق شب است که جامعه معلمش بوده و مشق ها را بازدید کرده نمره کمیده یا خط می زنه و یا پاره اش میکنه......

گفته ها و نوشته ها

زندگی نوعی مشق شب است که جامعه معلمش بوده و مشق ها را بازدید کرده نمره کمیده یا خط می زنه و یا پاره اش میکنه......

دو نظریه جداسازی زنان و مردان در محیط‌های آموزشی و شغلی

  از خلقت آدم و حوا که آفریده شده و در بهشت برین و در کنار هم آرام گرفتند این دو همواره در موارد متعدد و مختلف با هم در جدل و بحث و گفتگو و زندگی و همفکری بوده تا اینکه شیطان علیهم العنه در تدارک انحراف آنان کمر بست و آنان را با وسوسه نه که با خدا در اندازد بلکه آنان را در اجرای فرمان خداوند به تردید انداخت.

انسانها در طول تاریخ بشریت همواره اجتماعی زیسته و هیچگاه در صدد جداسازی افراد در گروههای سنی همسان قرار ندادند بلکه از نظر روانشناسی ضرورت دارد که گروههای مختلف با هم بوده باشند تا در زندگی اجتماعی نیازهای عاطفی و انسانی و اجتماعی و جنسی و اقتصادی و ....یکدیگر را مرتفع نمایند.

کودکان علاوه بر محبت عاطفی مادر آموختن راه و روش زندگی در کنار پدر را نیز نیازمندند. افراد مسن و سالمند باید در کنار خانواده بوده تا از تجربیات ایشان استفاده و در مواقع نیاز از حمایت بقیه برخوردار گردند. همینطور زنان به مردان و بالعکس.

اصلا مگر نه اینکه تا پیش از دستورات الهی و بعثت پیامبران ازدواج با محارم رواج داشته و در پی تکمیل برنامه های الهی ازدواج با محارم حرام گردیده است. در خصوص پوشیدگی زن در مواجهه با نامحرمان دستورالعملهایی وجود دارد که کاملترین تحقیق در این مورد را شهید مطهری(ره) در کتاب حقوق زن در اسلام و حجاب زن آورده اند.

بعد پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس آورده های همین کتاب پوشش زن در ادارات دولتی را تعیین و ابلاغ و تا کنون نیز اجرایی بوده است. در طول این سی و اندی سال خیلی ها در تلاش اجباری کردن چادر در مراکز دولتی بر آمده که این نیز بر مبنای همان کتابها شهید مطهری( که حجاب را وجه و کفین می داند) تحقق نیافته است.

در هر حال هستند افرادی که در این مورد نقطه نظرات متعددی داشته که خالی از لطف نیست آورده شود:

طرفداران تفکیک جنسی به حق باور دارند که:

1- غریزه جنسی یکی از قویترین و سرکشترین غرائز بشری است. این غریزه با محرک‌های بیرونی که همان عوامل تحریک کننده جنسی است بیدار و فعال می‌شود.

2- بیداری این غریزه به تماس و رابطه با جنس مخالف شتاب می‌دهد و دیگر فعالیت‌ها را به دنبال خود میکشاند.

3- بهترین راه ارضای این غریزه ازدواجی است آگاهانه، سالم و قانونی.

4- قرار گرفتن در میدان پرجاذبه تحریکات، می‌تواند انتخاب همسر را از جنبه عقلانی، منطقی و سالم خود درآورد و به گزینشی شتاب‌زده و پرآسیب برساند.

5- مردان بیشتر از طریق نگاه و زنان از راه گفت‌وگو جذب طرف مقابل میشوند.

6- اگر نیاز جنسی از طریق ازدواج برآورده نشود، محرومیت این غریزه برای فرد بحران‌های روانی و اخلاقی و برای جامعه آسیب‌های جدی اجتماعی را رقم میزند.

7- پس لازم است زنان و مردان باهم کمتر برخورد داشته باشند تا ازدواجشان به همان صورت سالمِ سنتی و با کمترین تماس قبل از عقد رسمی انجام پذیرد.

8- کسی مخالف تحصیل و کار زنان نیست، اما اگر زنان دور از تماس با مردان باشند هر دو جنس با آرامش بیشتری درس می‌خوانند و کار می‌کنند و ارزش زنان هم در حد کالای جنسی کاهش نمی‌یابد.

9- حکومت اسلامی که مسئول ترویج و پاسداری از ارزش‌های والای انسانی است باید کار مردم را به خودشان وانگذارد و برای آرامش و سلامت فرد و جامعه به بهترین نحو برنامه‌ریزی کند.

10- مشکلات اجرایی نباید اصل موضوع را زیر سؤال ببرد و بلکه باید همچون تحریم تدریجی شراب در صدر اسلام با برنامه‌هایی آرام و درست، به سوی تحقق کامل این طرح گام برداشت.

مخالفان این طرح معتقدند غیر از مشکلات زیادی که این برنامه در اجرا با آن روبرو می‌شود، مثل تعداد کم دانشجویان دختر یا پسر در یک کلاس، در کنار تعداد زیاد دانشجویان جنس متفاوت آنها (برای نمونه 5 نفر پسر در کلاس 40 نفره روانشناسی) و دشواری‌های تخصیص استاد و امکانات آموزشی به آن تعداد کم، این کار جوانان را با سؤالات و تردیدهای دیگری هم روبرو می‌سازد:

۱ - اگر قرار است زنان و مردان همدیگر را نبینند باید این طرح درباره استادان هم، اجرا شود. استاد مرد به دختران درس ندهد و برعکس!

۲ - آیا جوانان بعد از فراغت از کلاس در محیط بیرون با هم تماس نخواهند گرفت؟ آیا می‌توان در همه کوچه‌ها، خیابان‌ها، مراکز درمانی و خرید، آنها را از هم دور کرد؟

۳ - آیا براستی دانشجویان در مدتی که در کلاس هستند، با هم برخوردها و گفت‌وگوهای تحریک‌کننده دارند؟

۴ - محیط کلاس ناسالم‌تر است یا محیط‌های تفریحی؟ با فضای گسترده و پر از رمز و راز مجازی (اینترنت) چه می‌کنیم؟

۵ - آیا صدها هزار دختر و پسر جوان در خانواده‌های هسته‌ای امروزه، می‌توانند به شیوه سنتی ازدواج کنند؟ آیا پدیده تجردهای ناخواسته دختران عمق و گسترش بیشتری نمی‌یابد؟

۶ - بررسی‌های چندی که درسال‌های گذشته صورت گرفته نشان می‌دهد: دانشجویانی که در دانشگاه‌های تک جنسیتی درس می‌خوانند تقریباً به اندازه دیگر دانشجویان با جنس مخالف رابطه دارند.

۷ - همین تحقیقات می‌رساندکه بیش از 60 درصد دختران و پسرانی که در دانشگاه‌ها با جنس‌مخالف رابطه شتاب‌زده و نادرستی برقرار می‌کنند، این کار را از اوایل نوجوانی و در زمان تحصیل در دوره راهنمایی و دبیرستان شروع کرده‌اند!

۸ - آیا جدایی دختران و پسران محصل در قبل از دانشگاه، توانسته مانع ارتباط آنها شود؟ آیا تماس‌های فراوان و پرآسیب دانش‌آموزان، کم زیان‌تر از دوستی‌های دانشجویانی بوده است که حداقل 40 درصد آنها به ازدواج ختم می‌شود؟

۹ - آیا بهتر نیست هر طرحی که به ذهن افراد می‌آید به‌طور جامع بررسی شود و اجرای عمومی آن به بعد از مشورت با صاحب‌نظران با تجربه و اجرای نمونه‌ای و محدود موکول گردد و پس از آن هم پیگیری و ارزیابی عالمانه آن اقدام شود؟

۱۰ - آیا نمی‌توان به جای این برخوردهای مقطعی، شتاب‌زده و غیرقابل اجرا و بی‌دوام که نگاهی ابزاری و کاملاً جنسی به روابط انسانی دارد، به دختران و پسران آموزش داد چگونه با هم همکاری کنند و با چه معیارها و روش‌هایی به قصد ازدواجی پایدار و آگاهانه و با مشورت خانواده‌ها با یکدیگر به گفت‌وگو بپردازند!

سیدحسین میراسدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد